آخرین اخبار
۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۳

انتقال صندوق فولاد به صندوق کشوری؛ خروج از چاله بدخیم گعده‌ها و تضمین ثبات آتی | تحلیل معمای مدیریت منفک

انتقال صندوق فولاد به صندوق کشوری؛ خروج از چاله بدخیم گعده‌ها و تضمین ثبات آتی | تحلیل معمای مدیریت منفک
بازدید:۵۰
صد آنلاین | بحث پیرامون انتقال صندوق بازنشستگی فولاد به صندوق بازنشستگی کشوری (SRC) در ایران، صرفاً یک مسئله اداری یا جابه‌جایی دارایی نیست؛ بلکه تقاطع دو پارادایم مدیریتی است: مدیریت متمرکز، تخصصی و تحت نظارت کلان (SRC) در برابر مدیریت منفک، کوتاه‌مدت و مستعد نفوذ ساختارهای غیررسمی (صندوق فولاد پیشین). اظهارات منتقدان مبنی بر «قربانی بودن» این صندوق، غالباً ریشه در تداوم نگاهی دارد که در دام «چاله بدخیم گعده‌ها» گرفتار شده است.

به گزارش خبرنگار دولت صد آنلاین، بحث پیرامون انتقال صندوق بازنشستگی فولاد به صندوق بازنشستگی کشوری (SRC) در ایران، صرفاً یک مسئله اداری یا جابه‌جایی دارایی نیست؛ بلکه تقاطع دو پارادایم مدیریتی است: مدیریت متمرکز، تخصصی و تحت نظارت کلان (SRC) در برابر مدیریت منفک، کوتاه‌مدت و مستعد نفوذ ساختارهای غیررسمی (صندوق فولاد پیشین). اظهارات منتقدان مبنی بر «قربانی بودن» این صندوق، غالباً ریشه در تداوم نگاهی دارد که در دام «چاله بدخیم گعده‌ها» گرفتار شده است.

 

۱. «چاله بدخیم گعده‌ها»: تحلیل معمای مدیریت منفک
«چاله بدخیم گعده‌ها» استعاره‌ای دقیق برای وضعیتی است که در آن، تصمیمات حیاتی به جای مبتنی بودن بر تحلیل‌های عمیق اقتصادی و رعایت اصل شایسته‌سالاری، تحت تأثیر لابی‌های داخلی، روابط کوتاه‌مدت و حفظ ظاهر در میان حلقه‌های خاص مدیریتی قرار می‌گیرد.

 

در مورد صندوق فولاد، این چاله به شکل زیر خود را نشان داده بود:

تصمیمات پراکنده و موضعی: سابقه‌ی تصمیمات اشتباه (مانند ادغام ناموفق سال ۹۰ یا جدا شدن حساب‌های کسورات نیروهای جدید) گواه این است که مدیریت مستقل، به دلیل عدم اتصال به سیستم‌های کلان مالی و حکمرانی شرکتی قوی، نتوانسته است ثبات مالی بلندمدت را تضمین کند.


ایجاد تبعیض ساختاری: همانطور که منتقدان اشاره کرده‌اند، تفاوت در میزان همسان‌سازی حقوق بازنشستگان «قبل» و «بعد از واگذاری» نشان از آن دارد که ساختار منفک، منجر به تبعیض در نحوه محاسبه و تخصیص منابع شده است؛ تبعیضی که در یک سیستم یکپارچه، برای رفع آن فشار ساختاری قوی‌تری وجود دارد.


آسیب‌پذیری در برابر نوسانات: یک صندوق کوچک و متمرکز، در برابر شوک‌های اقتصادی و تورمی، بسیار آسیب‌پذیرتر از یک نهاد بزرگ و دارای پورتفوی متنوع مانند SRC است.


۲. دفاع علمی: انتقال به کشوری به مثابه خروج از چاله
انتقال صندوق فولاد به صندوق بازنشستگی کشوری (SRC) در واقع یک جراحی ساختاری است که با هدف قطع زنجیره این «چاله بدخیم» صورت گرفته است:

 

الف) تضمین پایداری مالی و تخصص در مدیریت سرمایه
صندوق کشوری دارای تخصص چند ده ساله، زیرساخت‌های پیشرفته برای ارزیابی ریسک، و از همه مهم‌تر، مقیاس اقتصادی عظیم است. دارایی‌های صندوق فولاد، دیگر در معرض تصمیمات منفرد و محلی قرار نخواهند گرفت، بلکه در پورتفوی ملی و تخصصی SRC ادغام می‌شوند که هدف آن حفظ منابع و صیانت از دارایی‌ها به شیوه‌ای علمی است. تمرکز بر توسعه هلدینگ جدید نیز نشان از این تغییر رویکرد به سمت مدیریت شرکتی مدرن دارد.

 

ب) یکپارچگی حقوق و رفع تبعیض ساختاری
یکی از مهم‌ترین مزایای این انتقال، ایجاد یکپارچگی در حقوق و مزایا است. هدف اصلی، حذف نابرابری‌های حقوقی است که در دوران مدیریت مستقل ایجاد شده بود. با ادغام در SRC، بازنشستگان فولاد تحت یک نظام محاسبه یکسان قرار گرفته و نگرانی‌های مربوط به تداوم خدمات اساسی مانند بیمه تکمیلی که به طور صریح مورد تأکید قرار گرفته، تضمین می‌شود. این امر عملاً «گعده‌ها»ی متمرکز بر منافع گروهی محدود را خنثی می‌کند و منافع عمومی بازنشستگان را در اولویت می‌گذارد.

 

ج) حاکمیت شرکتی و شفافیت
پیوند با ساختار صندوق کشوری، صندوق فولاد را به ذیل نظارت‌های نهادی قوی‌تر دولتی و قانونی می‌برد. این امر به طور ذاتی، فضای مانور را برای تصمیم‌گیری‌های غیرشفاف یا تحت نفوذ افراد محدود، کاهش می‌دهد. شفافیت و پاسخگویی در ساختار بزرگ‌تر، بسیار قوی‌تر از ساختار کوچک و مجزا است.


اعتراضاتی که ریشه در تداوم ذهنیت گعده‌ای دارند، بر حفظ استقلال شکلی تأکید می‌کنند که در عمل به معنای استقلال از نظارت و تخصص بوده است.

انتقال به صندوق بازنشستگی کشوری، یک حرکت ضروری و علمی برای پایان دادن به چرخه تصمیمات مبتنی بر روابط و تضمین عادلانه بودن، تداوم و پایداری مستمری و خدمات بازنشستگان فولاد در افق بلندمدت است.

 این انتقال، نه پایان یک صندوق، بلکه آغاز حکمرانی مالی بالغ‌تر برای منافع هزاران نفر است.

تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها